فیک بانوی اول پارت ۲

پرش زمانی به بعد رفتن کوک

ا/ت ویو

یعنی اون پسر داییم بود ؟

خب معلومه دیگه چی دارم میگم

الان شبه خوابم نمیبر چیکا کنم

_ مادر جان( زیر لب)

قیافه مادرم وقتی بهم گف برم ژاپن

هیچوقت یادم نمیره هق

تصمیم گرفتم برم بیرون تا شاید حالم بهتر بشه

ماه کامل یاد اهنگ مادرم افتادم
(گذاشتم) talking to the moon

شروع کردم به خوندنش و گریه های بی صدا


کوک ویو

خسته شدم چقد باید تو اینجا بمونم خوابم

که نمی‌بره یهو صدای خیلی زیبایی به گوشم

رسید رفتم سمت صدا ار جایگاهم بیرون که

با ا/تی که گریه میکنه و میخونه مواجه شدم

اون همچیش عالی بود بعد که آهنگش تموم شد نشست رو زمین

_ مادرجان هق هق هق

_ چطوری میتونم این همه چیزو درک کنم هان ؟

_ منو تنها ... گذاش.....تی با ....مشکلات هق هق

یهو پام رف تو برگ و برگشت

_ عا عا عالیجناب

+ (لبخند مستطیلی)

_ شما اینجا چیکار میکنین ؟

+ خوابم نبورد اومدم گردش

_ عالیجناب (اروم)


ا/ت ویو

پاشدم

+ بیا قدم بزنیم و با هم بیشتر آشنا شیم


_ چشم

پاشدیم قدم زدیم



پرش زمانی به بعد قدم زدن


_ عالیجناب من که خوابم نمیاد شما چی ؟

+ منم همینطور

_ بياين ببمرتون یه جا

+ کجا ؟

_ بفرمایین


بردمش اتاقی که بالاش ستاره ها و ماه معلوم بود یاد اهنگ افتادم ......

کوک ویو

اونجا دراز کشیدیم و خوابیدیم اون دختر واقعا خیلی کیوت بود




اطلاعات:

یکم که برین پایین آهنگو میبینین

شرط :
۲ کامنت ۳ لایک